آنچه امروزه در قالب دانش اقتصاد کلان ارائه می شود نتیجه ای از فرایند مداوم ساختن، تجدید بنا و تعامل بین ایده ها و وقایع مختلف است. اقتصاددانان بزرگی، هر کدام در شرایط زمانی، محیط های اجتماعی، سیاسی و مبانی فلسفی متفاوت به این اندیشه ها کمک کرده اند. بنابراین، علم اقتصاد کلان امروزی از تلفیق و در کنار هم نهادن عقاید و اندیشه های گوناگون در مورد مسائل مختلف اقتصادی و ریشه های فکری نگرش به آن ها حاصل شده است. در واقع آنچه امروز اقتصاددانان کلان به آن اعتقاد دارند، نتیجه فرآیند تحول آرام است که در آن ایده هایی که مردود اعلام شده اند حذف و آن هایی که بنظر می رسد می توانند حقایق را بهتر توضیح دهند، حفظ می شوند. مارک بلاگ(1994) در این زمینه معتقد است که دانش اقتصاد بصورت تاریخی مشخص می شود و اطلاعات کنونی اقتصاددانان در مورد نظام های اقتصادی را مجموعه ای از شناخت ها، کشفیات و شروع های غلط در گذشته می داند. به نظر او بدون پیگو کینزی وجود نداشت، بدون کینز فریدمن به وجود نمی آمد، بدون فریدمن لوکاس وجود نداشت، بدون لوکاس کس دیگری بوجود نمی آمد. او دانش اقتصاد کلان امروزی را نتیجه تحقیقات طولانی و تلاش های تحقیقاتی جدال برانگیز می داند. به اعتقاد او اقتصاد کلان از علوم دقیقه نیست بلکه علمی کاربردی است که در آن ایده،ها، نظریه ها و مدل های اقتصادی به طور مداوم در برابر حقایق ارزیابی و اغلب اصلاح شده یا اینکه مردود اعلام می شوند.
در نتیجه برای درک و شناخت بهتر از مسائل و مشکلات امروزین اقتصاد و رسیدن به مرزهای نوین و سپس گسترش این مرزها، ضروری است که سیر تحولات این اندیشه ها به دقت بررسی و موشکافی شود و سپس با در تعامل و تقابل قرار دادن این ایده ها بتوان به کشف مسائل و پدیده های جدید دست یافت و بدنبال آن با نظریه پردازی درباره آن ها گامی فراتر به جلو برداشت.
نظرات
اقتصاد نئوکلاسیک و چالشهای پیشرو (جلد اول)